theme

rezaei11

به قلم سولماز رضایی

یاحسین تو رفتی و عصر تو تازه از غروب عاشورا طلوع کرد
عجب عصری داری که نه شب دارد نه غروب و عجب سرزمینی داری که تمام سرزمین ها را در بر گرفته است .
ای طلوع کرده به دشت کربلا تو فاتح بدون جنگ تمام سرزمین هایی و سر بر نیزه ات هنوز بر عالمیان سرداری می کند ای طلوع کرده به غروب عاشورا .
عصر تو تمام روزهای زمین را گرفته است و سرزمین تو تمام سرزمین ها را
کوچک و بزرگ، زن و مرد، چه سفیران ساده ای داری .
یادآوری نمیکنم اما از آن شش ماهه تا آن هشتاد ساله ….عجب سفیرانی داری
یاحسین مظلومیت تو سند آزادگی جهان شد تو دردانه خدایی، دردانه زمینی، دردانه زمانی،
نامت را که تکرار میکنم عطشم برای تکرارش بیشتر می شود چقدر نام آهنگین و زیبایی داری چقدر دوستت دارم ،چقدر بیرق های مشکی تو به قد و قامت شهر ما می آید، چقدر لباس عزای تو به تن ما خوب می نشیند
حسین جان اگر تو نبودی برای گریه هامان چه تعریفی داشتیم و اگر تو نبودی برای غم هامان چه غم پناهی
دوستت دارند همه و گاهی به همه حسودی میکنم و گاهی به همه غبطه میخورم به همه آنان که از من به تو نزدیکترند به همه آنان که یاحسین می گویند و همیشه نمک یاحسینشان رد اشک روی گونه هایشان است .
حسین مظلوم من ! اگر تو نبودی چه نیازی بود به این همه قیل و قال دنیا
اگر گلوی بریده تو بر نی نبود دیگر چه نیازی بود برای انتظار منتقم خون تو
ای مظلوم سر به نی !اتو جهت زیستن آدمیان را عوض کردی .
تو به تنهایی تاریخ بشریت را تغییر دادی و کربلا شد مبدا تمام تحولات انسان ها . از غروب عاشورای تو به بعد تقویم جور دیگری ورق خورد دیگر تقویم ها نه شمسی هستند نه قمری، نه میلادی، تقویم این جهان حسینی است وتمام روزها با حساب روز تو شمرده می شود و تمام زمین ها به احتساب سرزمین تو سنجیده می شود
ای آرام نجیب سر به زیر !
چیزی جز عشق در تو نیست که این همه عاشق و شیدای تو هستند
حسین جان !عاشورای دیگری می رسد و باز هم این جهان و جهانیان عزادار تو می شوند چه داری که همه مجذوب تو هستند یوسفی که به چاه نیفتادی ،یوسفی که به زندان نرفتی، چگونه است که این همه عالم خریدار تو هستند؛ نه بهتر بگویم یوسف فاطمه ،خدا خریدار تو است ای ثارالله ای وترالموتور

10 اکتبر ، 2016

تقویم های جهان حسینی هستند…

به قلم سولماز رضایی یاحسین تو رفتی و عصر تو تازه از غروب عاشورا طلوع کرد عجب عصری داری که نه شب دارد نه غروب و […]
1 اکتبر ، 2016

تولدت مبارک نازنینم

به قلم سولماز رضایی ساعت را کوک کردم تا خواب نمانم . طبق معمول همه ی شب ها آنقدر خسته بودم که خوابم برد.خواب و بیدار […]
28 سپتامبر ، 2016

باغ و عمارت معصومیه

به قلم سولماز رضایی باغ ها و عمارت های قدیمی تنها میراث های به جا مانده از دیروز نیستند . آنها برگ های زرین هویتی یک […]
12 سپتامبر ، 2016

به حج رفته ها می دانند…

به قلم سولماز رضایی به حج رفته ها می دانند این عید ،عید ترتیب است و تو امروز را باید قدم قدم برداری تا حاجی شوی […]