theme
25 آگوست ، 2021

سوغات- از کتاب “سازهای آبی” اثر سولماز رضایی

آمدی دلم برایت لک زده بود آن قدر که خود هم نمی دانستم آن قدر که خود هم نمی دانستی و چمدانت را باز کردی... نازنین چقدر درد برایم سوغات آورده ای!... و روزی که می روی به اندازه ی آتشی که درونم افروخته ای به سنگینی لحظه های آوار شده به بی شمار حرف های لکنت گرفته و بی زبان به حجم دردی که در رگ هایم جریان دارد عشق رهسپارت خواهم کرد شاید دوباره بیایی شاید دوباره دلت تنگِ این عشقِ دور افتاده شود شاید سوغاتی به جز درد برایم بیاوری
19 آگوست ، 2021

قافیه – از کتاب “سازهای آبی” اثر سولماز رضایی

همیشه میخواستم برایت شعری بنویسم. شعری از زندگی تا ببینی چگونه در چشمان من نشسته ای شعری که مرا از آنچه میخواهم و می توانم به تو نزدیک تر کند شعری که فقط تو باشی و من و خوبی ها شعری بلند تا بتوانم هر بیت آن نام تو را با واژه ای از خوبی های جهان هم قافیه کنم شعر تو... واژه ها را یک به یک نوشتم ولی هیچ کدام هم وزن تو نشد قافیه را باختم...! و تو در شعر من نگنجیدی که فقط نام تو هم قافیه ی نام توست...
13 آگوست ، 2021

داستان بی انتها – از کتاب “سازهای آبی” اثر سولماز رضایی

سازهای آبی داستان بی انتها
11 آگوست ، 2021

خانه من – از کتاب “سازهای آبی” اثر سولماز رضایی

خواب دیدم نمی دانم چه زمان بود دیر بود یا زود ،اما دردها تمام شده بود خواب دیدم تنهایی کسی را ،صدایی پایی شکست خواب دیدم خانه را چشم‌هایش روشن کرد و‌نفس هایش گرم صورتش را ندیدم اما سایه آن که آمده بود چقدر شبیه تو بود و خانه شبیه خانه من... 📙 سازهای آبی ✍️ سولماز رضایی