theme

یادداشت تخصصی با موضوع “شهر دوستدار کودک” – به قلم سولماز رضایی

یادداشت تخصصی با موضوع “شهر دوستدار کودک” – به قلم سولماز رضایی

شهر دوستدار کودک

به قلم سولماز رضایی

روزنامه آفتاب یزد –٢٧ آذرماه ٩٧ -صفحه ١۴

 

از مهمترین مشخصه های یک فضای شهری مطلوب، ورای نقش کالبدی آن، توانایی ایجاد زمینه های حضور فعال و نیز شکل گیری تعاملات اجتماعی میان شهروندان با شرایط سنی و اجتماعی متفاوت است و امروزه این موضوع به عنوان یکی از نشانه های توسعه یافتگی شهری به حساب می آید. در این میان کودکان به عنوان حساس ترین و آسیب پذیرترین قشر جامعه که اعتقادات، فرهنگ و هویت جامعه را از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند و در مقایسه با سایر گروه های سنی، بیشترین تاثیر پذیری را از فضای پیرامون خود دارند، نیازمند مطابقت شرایط اجتماعی و معماری فضاهای شهری با نیازهای خاص خود می باشند.
به لحاظ قانونی، بر اساس ماده یک کنوانسیون ۱۹۸۹ حقوق کودک سازمان ملل متحد، کودک به هر انسانی که سن زیر هجده سال داشته باشد گفته می‌شود؛ مگر این که مطابق قانون حاکم بر کشوری که شخص درآن زندگی می کند، سن کمتری برای بلوغ او مقرر شده باشد. همچنین بر اساس ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی مصوب سال ۱۳۶۰ مجلس شورای اسلامی، سن بلوغ برای دختران نه و برای پسران پانزده سال ذکر شده است. بر اساس نظریات دانشمندان علم روانشناسی، کودکی مهمترین دوران برای دگرگونی های شخصیتی قبل از بلوغ است که در آن نیازهای روانشناختی فرد بسیار پیچیده تر از نیازهای جسمی اوست به گونه ای که به اعتقاد «اریکسون»، احساس امنیت، هویت، خلاقیت و اتکا به خود در مراحل رشد کودک شکل گرفته و نهادینه می شود. در این راستا «پیاژه» تجربه محیط را مهمترین عامل در رشد کودکان می داند و معتقد است کودکان جهان اطراف را به شکلی متفاوت نسبت به بزرگسالان می بینند چرا که بزرگسالان محیط را از طریق فرم درک می کنند اما برای کودکان مهم است که بتوانند محیط را بر اساس کاربری های مختلفی که به آن می دهند تغییر دهند. کودکان با محیط اطراف خود تعامل می کنند و برای آنان تعامل سالم با محیط زمانی شکل می گیرد که خواست ها و نیازهایشان را در فرآیند رشد برآورده کند. فضای مطلوب کودکان، آنان را مخاطب قرار داده و قابلیت به چالش کشیدن و جلب توجه برای مشاهده و آموزش را دارا می باشد.
امروزه شهرها غالباً برای برآورده کردن نیازهای بزرگسالان طراحی و ساخته شده اند و جایگاه مناسبی برای حضور فعالانه کودکان در فضاهای شهری در نظر گرفته نشده است که این مسئله مانعی مهم در رشد شخصیت اجتماعی کودکان به حساب می آید. اهمیت این موضوع تا آنجاست که کارشناسان معتقدند حضور و مشارکت اجتماعی کودکان کلید توسعه جوامع بوده و چنانچه الگوی مشارکت کودکان در جامعه شهری دچار تحول شود، الگوی مشارکت تمامی جامعه متحول خواهد شد.
در دهه ۷۰ میلادی برای اولین بار موضوع مشارکت دادن کودکان در طراحی فضای شهری توسط شهرساز و نویسنده آمریکایی «کوین لینچ» مطرح گردید. وی معتقد بود کودکان بیش از آنکه در مدرسه بیاموزند، از جامعه خواهند آموخت. آموزشی که در بسیاری از شهرها مورد غفلت واقع شده است. چنین اندیشه هایی در دهه ۸۰ میلادی منجر به پیدایش مفهوم جدیدی به نام «شهر دوستدار کودک» (cfc) گردید و این موضوع به طور روزافزون مورد توجه پژوهشگران حوزه شهری قرار گرفت. در سال ۲۰۰۰ میلادی دبیرخانه جهانی شهرهای دوستدار کودکان با هدف انجام تحقیقات میدانی و نوآوری توسط دولت های محلی در جهت احقاق حقوق کودکان، گسترش یک شبکه بر اساس اطلاعات کودکان برای نیل به شهر ایده آل آن ها و حمایت از توسعه شهرهای دوستدار کودک شکل گرفت. برابر پیمان جهانی کودک و اعلامیه حقوق بشر، یک شهر دوستدار کودک می بایست شرایط مناسب برای احقاق مواردی از قبیل: حق اظهار نظر در مورد شهر مطلوب، حق مشارکت در تصمیمات شهری، حق دریافت خدمات بهداشتی و آموزشی، حق دسترسی به آب سالم، ایمن ماندن از خشونت، مصونیت در برابر استثمار و سوء استفاده جنسی، حق زندگی در محیطی پاکیزه، مشارکت در رویدادهای فرهنگی، امکان رفت و آمد امن در گذرگاه ها، امکان استفاده از فضای بازی مناسب و نیز داشتن فضای سبز مناسب در دسترس برای کودکان فراهم نماید. بر اساس معیارهای مذکور برای اولین بار در سال ۲۰۰۷ شهر «بندیگو» در استرالیا به عنوان شهر دوستدار کودک که تمامی جنبه ها و معیارهای چنین شهری را مورد توجه و محقق نموده بود، معرفی گردید. همچنین شهر «اوز» در ۳۴۰ کیلومتری جنوب شرق شهر شیراز، برای اولین بار در کشور در سال ۱۳۸۹ به عنوان شهر دوستدار کودکان انتخاب گردید. این موضوع حاصل فعالیت های مختلفی بود که از سال ۱۳۸۴ توسط موسسه ای وابسته به یونیسف آغاز گردیده بود.
در کشورمان مصوبه جلسه ۱۹۱ شورای اسلامی شهر تهران در سال ۱۳۸۸ از اولین اقدامات انجام شده برای ایجاد زمینه های قانونی دستیابی به شهر دوستدار کودک بحساب می آید که بر اساس آن شهرداری موظف است اقدامات لازم به جهت ایجاد انگیزه برای مشارکت های اجتماعی شهروندان در حمایت از کودکان، اجرای پروژه های شهرسازی و معماری برای تامین فضای بازی کودکان در مجتمع های مسکونی، ایجاد سراهای کودک، ایمن سازی پیاده روهای شهری برای کودکان و ساماندهی فضاهای عمومی و استاندارد سازی مبلمان شهری بویژه وسایل خاص کودکان به انجام برساند.