جان من
نه اینکه بگویم کجا میروی
نه اینکه بگویم چرا میروی
آه
که راه ها برای رفتن است و چشم ها برای خیره ماندن به راه ها
که زمان برای گذر است و دل ها محمل انتظار های سخت
که جان برای پر کشیدن است و "عشق" برای ماندن
نه اینکه بگویم کجا میروی
نه اینکه بگویم چرا میروی
مهربانم
اندکی صبر کن
چشمانت را ببند
قدم هایت را احساس کن
که سنگین شده است
و این کودکِ دل من است
که در آغوش گرفته پای تو را...