theme

به قلم دکتر سولماز رضایی
بچه بودم و خاطره پررنگ اسباب کشی خانه مادرم هنوز عذابم می دهد. چقدر منظره دردناکی بود این که می دیدم هر کدام از آن مردان به تنهایی لوازمی را بر دوش می کشیدند و حمل می کردند که برای جابه جا کردنش نیاز به چند مرد بود.
آن مردها رفتند و خانه مادرم بارها جا به جا شد و هر بار با این تراژدی مواجه بودم . نه کاری از دستم بر می آمد و نه حقیقت ماجرا عوض می شد .
بزرگ شدم و سراغ چند موسسه باربری رفتم دیدم برای بارکش های خانه نه بیمه ای وجود دارد و نه آتیه ای .
هر چه هست، غم نان امروز است و دیگر هیچ !!!
آنها جان می فروشند و نان می خرند. قشری که بار سنگین زندگی بر کولشان آنها را در عنفوان جوانی دردمند و ناتوان می دارد حرفه ای که نه سخت و زیان آوری آن معلوم است و نه آتیه بدون پشتوانه اش . به عبارتی اینان زندگی و سلامت خود را ذره ذره به حراج گذارده اند در حالی که می دانند بعد از چندی دیگر حتی کمری برای ایستادن و شانه ای برای به بار کشیدن بار سنگین زندگی را ندارند . چند وقتی بود که فراموششان کرده بودم . و صحنه جا به جا کردن یخچال دو درب از طبقه پنجم با پله و بعد بردن آن به خانه ای دیگر در طبقه هشتم از یادم رفته بود .
تا اینکه خبر مرگ دردناک ۴ کول بر در ارتفاعات پر برف کردستان بار دیگر مرا یاد آنها انداخت من به اینکه کول برهای مرزنشین کار قاچاق کالا را انجام می دهند کاری ندارم . تئوریسین اقتصاد هم نیستم که از آسیب های اقتصادی قاچاق کالا سخن بگویم .
نگاه من به این قصه نگاه انسانی است .
نگاه به انسانهای دردمندی که خطر را به جان می خرند تا گذاران زندگی کنند.
مرزنشینی که امکان اشتغال برایش تعریفی فراتر از یک رویاست و چاره ای ندارد جز کول بری یا مهاجرت ندارد و مهاجرت هم که می کند باز هم کول بر است اما از نوع بارکش اثاث منزل .
وقتی دولت ها برای یک مرزنشین برنامه ای نداشته باشند . وقتی نوجوان و جوان مرزنشین فاقد آموزش و مهارت باشد . وقتی که بنگاههای بزرگ اقتصادی در مناطق شهری و مرکزی مستقر هستند .
وقتی که تمام سهم مرز نشین از برنامه های توسعه روی کاغذ می ماند و عملیاتی نمی شود .
کول بری متولد می شود .
کول بر ها نه حذف می شوند و نه حرجی به آنان است .
کول بر ها هم حق رای دارند.
کول بر ها هم جزیی از جامعه ایران هستند.
کول برها نیازی به پلیس و زندان و مجازات ندارند و به جای اینها برایشان کار و رفاه ایجاد کنیم شاید دیگر کسی از آنها زیر بهمن نماند …

1 فوریه ، 2017

کول بر

به قلم دکتر سولماز رضایی بچه بودم و خاطره پررنگ اسباب کشی خانه مادرم هنوز عذابم می دهد. چقدر منظره دردناکی بود این که می دیدم […]