theme

خدا خوشحال بود و نبی نیز هم
جبریل آمده بود و میکائیل نیز هم
از زمین به آسمان برکت می رسید و آسمان به زمین رحمت می فرستاد
کسی آمده بود که خداوند اراده کرده بود آمدنش را و بر تقدیرش نگاشته بود یکی از همان پنج تنی باشد که بار آفرینش را به دوش می کشند
اما تقدیر او باز هم تقدیر دیگری بود
او نماد صبر خداوندی بود
او حسن بودو احسن عالمیان برای اولین پسر زهرا شدن
او حسن بود و احسن عالمیان برای آقای جوانان اهل بهشت شدن ،حسن بود و بار امانتی بزرگ بر دوشش
،امانت امامت
و خودش امانت خدا بود نزد انسان
امانتی که تنها ماند
امانتی که به او خیانت شد
امانتی که پیکرش تیر باران شد و پس از آن دیگر تنی در بهشت نبود که بی سر یا با سر هنگام درد ، هنگام بلا،هنگام تنهایی “یا حسن ” نگفته باشد
میلادش مبارک
به قلم سولماز رضایی

21 ژوئن ، 2016

خدا خوشحال بود و نبی نیز هم

خدا خوشحال بود و نبی نیز هم جبریل آمده بود و میکائیل نیز هم از زمین به آسمان برکت می رسید و آسمان به زمین رحمت […]
7 ژوئن ، 2016

ماهم مبارک می شود …..

روزها و ماهها و تمام مناسبتهای تقویمی بهانه است شعبان را عبور کردن و به استقبال رمضان آمدن بهانه است گرسنگی و تشنگی کشیدن تنها بهانه […]
21 می ، 2016

قلم برای از تو نوشتن دیگر نفس ندارد

قلم برای از تو نوشتن دیگر نفس ندارد واژه ها از تفسیر این همه انتظار کم آورده اند .و من مانده ام و نفسهایی که به […]
19 می ، 2016

این ۳۴ سال ….

این ۳۴ سال …. سی چهارمین سالروز فتح خرمشهر نیز رسید. فتحی که از آن به فتح الفتوح یاد می شود و از آن پس خرمشهر […]